س.ن. خیلییی حال میده یه ساعت کلی دری وری بنویسی، بعد وقتی دکمه ی انتشارِ پست رو میزنی، پیغام بده: اتمام زمان استفاده!!! میگی نه؟ امتحان کن!!

اگه بگم این ده روز تعطیلی بعد از امتحانات طوری گذشت که اصلا نفهمیدم چی شد، خیلی بیراه گفتم!! چون بی اغراق هر لحظه اش برام به اندازه ی چند روز کِش اومد!
و البته خیلی حال میده نیز! که در کمال گرسنگی، غذای خونه! اونم دستپخت مادرِ عزیز رو! بذارن جلوت، 2 تا قاشق که خوردی، بغض کنی!! از خیرِ بقیه اش بگذری!! بی دلیل نیست که منی که وزنم تو 3، 4 سالِ اخیر ثابت مونده بود، تو این 2 ماه 5 کیلو لاغر شدم!! و بی دلیلم نیست وقتی مادرِ گرامی دورِ کمرِ بنده رو سانت میکنه یه نگاه از نوع

به سراسرِ وجود بنده میندازه!! دوستانی که از وزن قبلیِ من آگاهی داشتن الان میدونن چه جیگری شدم دیگه!!

و همچنین بسیار لذت بخشه که در کمال خستگی و در حالِ مرگ و اینا! بری تو تختت، تا صبح تو جات وول بخوری و نتونی پلک رو هم بذاری!! کلا آخرِ زندگیه این!

خلاصه اینا رو گفتم که اگه یه وقت دیدید خبری ازم نشد بدونید از شدت گرسنگی و کم خوابی به ملکوتِ اعلا پیوستم!! حلالم کنید دیگه!

( به جونِ خودم جرئت داری باز اون پیغام کذایی رو بده ببین چه بلایی به سرت میارم!!

)
پ.ن. اینم نامردی نکرد و دوباره اون پیغامِ مسخره رو نوشت!! ( آیکونِ کندنِ مو و کوبیدن سر به دیوار!! )
اون اوایل که 2 یا 3 خط بیشتر نمی نوشتم یه بار همچین اتفاقی افتاد !!! می خواستم مانیتور رو از پنجره بندازم بیرون ! از اون به بعد تجربه کمکم کرد که هر 1 مین نوشته هامو یه جا سیو (همون ذخیره!) کنم ...
علت نخوردن و نخوابیدنت هم حتما خیلی مهمه که ......
خندههههههههههههههههه ! نیم ساعت دارم فکر می کنم که با کی هستی (ببین چه بلایی به سرت میارم) !!!!!! همین الان فهمیدم !!! خندههههههههههههههههه
منم نیم ساعته دارم فکر میکنم به چی داری میخندی!!:))
موندم چی کار کردم که تهدیدم میکنی به اینکه ببین چه بلایی سرت میارم!!:)))))
فکر کنم حال هیچکدوممون خوب نیست !
کامنتت رو که خوندم اولش فکر کردم من کی این دختر رو تهدید کردم ! بعد از 5 دقیقه فهمیدم !!! بعد دوباره فکر کردم این دختر چرا متوجه نشده که من منظورم حرفه خودشه !!!! بعد از 5 دقیقه تصمیم گرفتم که بیام و برات توضیح بدم که منظورم چی بوده !!!!!!!!!!! همینجوری 5 دقیقه دیگه هم گذشت تا بالاخره فهمیدم که فهمیدی !!!!!!!!!
(خدا می دونه الان چقدر زمان لازمه که آرنیکا متوجه بشه که من چی گفتم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!)
:))))))))))))))
فکر کنم یکیمون بره دکتر کافی باشه ! (اینجوری خرجمون هم کمتر میشه !) حالا شما خودت برو ، به دکتر هم بگو از روی نسخه 2تا بنویسه ! یا اگه می بینی دکی جون حوصله دوباره نوشتن نداره بی زحمت از روی نسخت یه کپی هم برای من بگیر !!!
منم تو این فرصت میرم چند جا دخیل ببندم !
در مورد دخیل بستن واسه من یکی خودتونو به زحمت نندازین تو رو خدا!! دوستان این روش رو در مورد من امتحان کردن، جواب نداد! :(((
در مورد خرج و مخارجم که والا تا اینجا که هزینه ی ویزیتِ دکتر و بعدم کپی کردن نسخه!! همش افتاد گردنِ من! چه نگاهِ اقتصادی ای داری شما!! :-"
سلام آرنیکا خانوم(!)
خوبی؟ :دی
نه بابا! خیالت راحت.! از دستت ناراحت نیستم!!
خب مثه بچه آدم بشین غذاتو بخور. بغض هم نکن بیخود. واسه آدمایی که ارزششو ندارند(!) واسه چی ناراحت میکنی خودتو؟!!؟
یادت رفت بیت حافظ رو!؟
اگر غم لشکر انگیزد...
دوباره مشت محکو پرت کن سمتشو بگو: مرگ بر شاه!
نه ببخشید! اشتباه شد!
:دی
بگو مرگ بر غم!
موفق باشییییییییییی
التماس دعا..
بعضی آدما ارزش همه چیز رو دارن. ناراحتیِ من که اهمیتی نداره!! (;
اراجیف گوی منی تو...:)):دی
>O-]