ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنیدردمندان بلا زهر هلاهل دارندرنج ما را که توان برد به یک گوشه چشمدیده ما چو به امید تو دریاست چرانقل هر جور که از خلق کریمت کردندبر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهدحافظا سجده به ابروی چو محرابش بر | | سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنیقصد این قوم خطا باشد هان تا نکنیشرط انصاف نباشد که مداوا نکنیبه تفرج گذری بر لب دریا نکنیقول صاحب غرضان است تو آنها نکنیاز خدا جز می و معشوق تمنا نکنیکه دعایی ز سر صدق جز آن جا نکنی |
نمیدونم این روزا من یه جور خاصی شدم یا همه با من یه جور خاصی رفتار میکنن؟! به خدا من جُزام ندارم! راست میگم!!
دلم میخواد تا ابدیت تنهای تنها باشه. تنهااااااااااااااااااااااااااااا
پ.ن. دست خسته ی مرا مثل کودکی بگیر، با خودت مرا ببر خسته ام از این کویر...
سلام آرنیکا خانوم
چرا انقد غغغغغغغغغغغغغممممم؟؟؟؟
بابا زندگی دو روزه!
به منم یه سری بزن