ثانیه های گمشده من

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست / آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟

ثانیه های گمشده من

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست / آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟

نیت میکنم خونه تکونی وبلاگی کنم، قربتا الی ... !؟! :دی

داشتم یه نگاه به پست های این چند وقتم مینداختم، حالت تهوع بهم دست داد بس که غمگین و دپسرده بودن!  خودمم از این حالم بدم میاد. باید یه فکری به حال خودم بکنم! هیچ کس که به  فکر من نیست!  ( آدمم تا بخواد یه چیزی بگه هزار تا فکر ناجور درباره اش میکنن!!  ) 

خلاصه گفته باشم از فردا قراره واسه خودم آستین بالا بزنم!  مواظب خودتون باشید!

نظرات 1 + ارسال نظر
سحر دوشنبه 31 فروردین 1388 ساعت 07:51 ب.ظ http://saharvahediyeh.persianblog.ir

سلام
یه مدت که اصلا نمینوشتی!!
حالا اومدم چند تا پست پشت سر هم
خیلی هم قشنگ!
کیف کردم
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد