خدا رو شکر امشب از اون شب هایی هستش که همین جوری بی دلیل غم و غصه زده زیر دلم و بسی خوشحال و سرِ کیف میباشم!! :دی دلم به حال وبلاگم که همیشه غمگین مینویسم براش سوخت گفتم یه بارم که شده بعد از مدت ها سوپرایزش کنم!! :دی
دارم از تک تک نفس هام و لحظه هام به طرز عجیبی لذت میبرم! اصلا نمیفهمم چطور تا حالا نفس میکشیدم و نمیفهمیدم چقدر لذت بخشه! به شدت به خودم علاقه پیدا کردم و خودم رو بسی دوست میدارم!! :دی فکر کنم به خاطر اینه که قلبم یه کم خلوت شده جا واسه خودم باز شده!! :دی
الان که دارم مینویسم، وبلاگ یه دوستی رو باز کردم، آهنگ زمینه اش یه حس خوبی بهم میده! دوستش دارم! :)
دلم برای تمام کسانی که میشناختم و میشناسم تنگ شده! حتی کسایی که ازشون دل خوشی هم ندارم چندان، ولی الان عجیب احساس میکنم قلبم سبکه! از هیچ کس دلگیر نیستم و همشون رو دوست دارم! :) چقدر به این حس سبکی و آرامش نیاز دارم... :)
به شما ربطی نداره که این عکس هیچ ربطی به پستم نداره! :دی صرفا چون دوستش داشتم و بهم حس خوبی میداد گذاشتم! :دی همینه که هست! :دی
سلام
الان احساس معروفیت میکنم
خوشحالم از آهنگ وبلاگ خوشت اومده
و بسی خوشحال تر از اینکه مطلبتو خوندم
موفق باشی
(گل)(گل)(گل)(گل)(گل)(گل)(گل)(گل)(گل)(گل)
سلام، خوشحالم که الان احساس خوبی داری. خیلی خیلی سخته آدم به جایی برسه که وجود خودش را به تمامی دوست داشته باشه. اینکه خوشحالی و غمگینیش یه کمی در اختیار خودش هم باشه ... اتفاقای خوشحال کننده و تلخ میان و میرن و اثرشون را میذارن. به پشتوانه دوست داشتن خودمونه که میتونیم راه پرخطر زندگی را طی کنیم.
گریه و خنده در تنهایی شاید خیلی غریب باشن و خیلی معصوم ولی پشتوانه ای میشن برای مواجهه به دنیای بیرون. این مصراع بی نظیر را بی نهایت دوست دارم: دردم از یار است و درمان نیز هم ... :)
سلاااام! مرسی که بعد از مدت ها بهم سر زدی :)
با اکثر حرف هات هم موافقم. قشنگ نوشتی. مرسی :)
؟
جونم؟!!
اگه نمیزنی منو میگم عکست خیلی قشنگه